طنز تلخ
درد را از هر طرف نوشتم درد بود ... (فرهنگی ، اجتماعی ، مذهبی ، تاریخی ، ورزشی ...)
درباره وبلاگ


با سلام خدمت همه ی شما بازدید کنندگان محترم این وبلاگ . به وبلاگ من خوش آمدید موضوع اصلی وبلاگ بیان مشکلات جامعه بصورت طنز است تمامی بازدید کنندگان عزیز میتوانند از مطالب این وبلاگ کمال استفاده را ببرند . در ضمن اگر موضوعی مناسب با عنوان وبلاگ در نظر داشتید می توانید در بخش نظرات آنرا مطرح کرده تا در حداقل زمان در وبلاگ قرار داده شود . امیدوارم از مطالب بهره کافی را ببرید . email: sajadgh67@ymail.com
نويسندگان
شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

 

گفتم که به پیری رسم و توبه کنم

اینقدر جوان مرد و یکی پیر نشد....

 

شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

 

 برهنگی تنها به یک تکه پارچه بستگی ندارد. 
برهنگی یعنی بی توجهی به انسانیت
 و شرافت انسانی و شخصیت انسانها. 

"مادر ترزا"

 

 

شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

 

دلتنگم....

مثل مادر بي سوادي

که دلش هواي بچه اش را کرده

ولي بلد نيست شماره اش را بگيره.

 

شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

 

وقتی مثل من تنها باشی...

 از تعطیل بودن هیچ روزی ذوق نمی کنی ! 

همیشه تو تعطیلات تنهایی آدم چندین برابر میشه... 

 

شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

وقتی اوریجینال بدنیا اومدی،

حیفه كپی از دنیا بری،

خودت باش...

جمعه 29 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

اخلاقم گند است؟؟ به خودم مربوط است!! 
از عده ای متنفر شده ام؟؟ به خودم مربوط است!!گیرم که باخته ام !!!

اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد

، شوخی نیست من شاه شطرنجم !

یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 فردوسی پور- یک صحنه داوری هست که در خدمت کارشناس محترم داوری با هم مرور می کنیم ، بفرمایید که این صحنه پنالتی بود یا خیر ؟

کارشناس- نخیر ، به هیچ عنوان . کاملا شبیه سازی است . هیچ برخوردی صورت نگرفت حتی بادش هم بهش نگرفت .یک کارت زرد جریمه مهاجمی که اینقدر مبتدیانه و زشت می خواهد داور را فریب بدهد . این حرکات در فوتبال مدرن امروز جناب فردوسی پور کاملا منسوخ شده است .
فردوسی پور- یک بار دیگر ببینیم.... انگار یک برخوردی بودها !!
کارشناس- اجازه بدهید.... بله الان متوجه شدم که برخورد مختصری صورت گرفت . کارت زرد لازم نیست همان نگرفتن پنالتی کفایت می کند.
 
فردوسی پور- یکبار دیگر ببینیم ... با زیر زانوی چپش به ۵ سانتیمتر بالای زانوی راست  مهاجم نزد ؟؟؟
کارشناس- اجازه بدهید....بله الان در این صحنه کاملا مشخص است ، پنالتی محرز است ولی چون یک بی احتیاطی صرف بوده جریمه شخصی ندارد.
فردوسی پور- یکبار دیگر ببینیم.... خیلی بد جوری زد زیر زانوی راستش ، کارت زرد نداره ؟
کارشناس- اجازه بدهید....بله بد جوری زد ، یک کارت زرد و اعلام پنالتی!!
فردوسی پور- یکبار دیگر ببینیم... خیلی بد جوری می زنه من فکر نکنم این زانو دیگر زانو بشود . خرد و خاکشیر شد زانوی مهاجم ، کارت قرمز نداره ؟؟
کارشناس-اجازه بدهید...اوه اوه بله من الان در این صحنه متوجه شدم واقعا چقدر بی رحمانه .این حرکت علاوه بر کارت قرمز جرایم سنگین تری هم دارد حتی این بازیکن را می توان مادام العمر از ورزش محروم کرد !!!چقدر وحشیانه ..
فردوسی پور- با تشکر از کارشناس بر جسته کشورمان ، و با امید اینکه نکات آموزشی این برنامه مورد استفاده داوران جوان کشورمان قرار گیرد ادامه برنامه را پی میگیریم ..
شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

در دنیایی که خندیدن جرم است
نگاه کردن گناه است
بوسیدن ناپاکیست
محبت کردن مزاحمت است
پس به من بگو چگونه ثابت کنم که دوستت دارم

شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی
دیدید اتوبوس نمیاد نمیاد وقتی میاد با هم میاد نمیدونی کدومو سوار بشی تا یه دید بزنی کدوم جا واسه نشستن داره 

میبینی اولی رفت تا به خودت میجنبی دومی هم میره

شده جریان خواستگار که مثل اتوبوس سوار شدنه

نمیاد نمیاد اگه میاد دو تا دو تا میاد 

تا میای بسنجی کدوم بهتره

پریدن و اونوقت از اینجا رونده و از اونجا مونده

شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

  اگر
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
برابر باشد با
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

آیا برای خوشبختی و موفقیت تنها تلاش سخت كافیست؟
تلاش سخت (Hard work)
H+A+R+D+W+O+R+K
8+1+18+4+23+15+18+11= 98 %

آیا دانش صد در صد ما را به موفقیت می رساند؟
دانش (Knowledge)
K+N+O+W+L+E+D+G+E
11+14+15+23+12+5+4+7+5= 96 %

عشق چگونه ؟
عشق (Love)
L+O+V+E
12+15+22+5= 54 %

خیلی از ما فکر می کردیم که اینها مهمترین باشند، مگه نه ؟!
پس چه چیز 100 % را می سازد ؟؟؟

پول ؟
پول (Money)
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25= 72 %

نه
اینها كافی نیستند، پس برای رسیدن به اوج چه باید كرد؟!
.
.
.
نگرش (Attitude)
A+T+T+I+T+U+D+E
1+20+20+9+20+21+4+5= 100 %


آری !
اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم
زندگی 100% خواهد شد
نگرش، همه چیز را عوض می کند
نگاهت را تغییر بده و چشمهایت را دوباره بشوی
همه چیز عوض می شود.



ادامه مطلب ...
جمعه 15 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

پيرمردي تنها در مينه سوتا زندگي مي کرد . او مي خواست مزرعه سيب زميني اش راشخم بزند اما اين کار خيلي سختي بود . 
تنها پسرش که مي توانست به او کمک کند در زندان بود . 
پيرمرد نامه اي براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد : 
پسرعزيزم من حال خوشي ندارم چون امسال نخواهم توانست سيب زميني بکارم .
من نمي خواهم اين مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت هميشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من براي کار مزرعه خيلي پير شده ام. اگر تو اينجا بودي تمام مشکلات من حل مي شد. 
من مي دانم که اگر تو اينجا بودي مزرعه را براي من شخم مي زدي .
دوستدار تو پدر

پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد : 
"
پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام . "

4
صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و افسران پليس محلي ديده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اينکه اسلحه اي پيدا کنند . 
پيرمرد بهت زده نامه ديگري به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقي افتاده و مي خواهد چه کند ؟ 
پسرش پاسخ داد : پدر برو و سيب زميني هايت را بکار ، اين بهترين کاري بود که از اينجا مي توانستم برايت انجام بدهم . 
نتيجه اخلاقي : 
هيچ مانعي در دنيا وجود ندارد . اگر شما از اعماق قلبتان تصميم به انجام کاري بگيريد مي توانيد آن را انجام بدهيد .
مانع ذهن است . نه اينکه شما يا يک فرد، کجا هستيد.

 

جمعه 15 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

4 ساله كه بودم فكر مي كردم پدرم هر كاري رو مي تونه انجام بده .
5 ساله كه بودم فكر مي كردم پدرم خيلي
چيزها رو مي دونه .
6 ساله كه بودم فكر مي كردم پدرم از همة پدرها باهوشتر.
8 ساله كه شدم ، گفتم پدرم همه چيز رو هم نمي دونه.
10 ساله كه شدم با خودم گفتم ! اون موقع ها كه پدرم بچه بود همه چيز با حالا كاملاً فرق داشت.
12 ساله كه شدم گفتم ! خب طبيعيه ، پدر هيچي در اين مورد نمي دونه .... ديگه پيرتر از اونه كه بچگي هاش يادش بياد. 
14 ساله كه بودم گفتم : زياد حرف هاي پدرمو تحويل نگيرم اون خيلي اُمله .
16 ساله كه شدم ديدم خيلي نصيحت مي كنه گفتم باز اون گوش مفتي گير اُورده .
18 ساله كه شدم . واي خداي من باز گير داده به رفتار و گفتار و لباس پوشيدنم همين طور بيخودي به آدم گير مي ده عجب روزگاريه .
21 ساله كه بودم پناه بر خدا بابا به طرز مأيوس كننده اي از رده خارجه
25 ساله كه شدم ديدم كه بايد ازش بپرسم ، زيرا پدر چيزهاي كمي درباره اين موضوع مي دونه زياد با اين قضيه سروكار داشته .
30 ساله بودم به خودم گفتم بد نيست از پدر بپرسم نظرش درباره اين موضوع چيه هرچي باشه چند تا پيراهن از ما بيشتر پاره كرده و خيلي تجربه داره .
40 ساله كه شدم مونده بودم پدر چطوري از پس اين همه كار بر مياد ؟ چقدر عاقله ، چقدر تجربه داره .
50 ساله كه شدم حاضر بودم همه چيز رو بدم كه پدر برگرده تا من بتونم باهاش دربارة همه چيز حرف بزنم ! اما افسوس كه قدرشو نتونستم خيلي چيزها مي شد ازش ياد گرفت !

جمعه 15 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 امريکا
جنس: دختر 

مکان: شمال اورگان، غرب ولايات المتحده 

سن: بين بيست تا بيست و پنج 

تحصيلات: فوق ليسانس رشته زيست شناسي، ليسانس بيوشيمي، دانشجوي دکتراي ميکروبيولوژي 



ادامه مطلب ...
جمعه 15 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم !


کمی حوصله کنید تا براتون تعریف کنم :


پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و

برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم !

به زمین و زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی!

 

متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید ....



ادامه مطلب ...

فعل مجهول

"بچه ها صبحتان به خيرِِ سلام

درس امروز فعل مجهول است

فعل مجهول چيست؟می دانيد

نسبت فعل ما به مفعول است

 

 



ادامه مطلب ...
جمعه 15 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی


انشای تکان دهندۀ یک دختر 10 ساله

من یک معلم هستم. معلم ادبیات. من هم مثل تمام معلم های قدیمی به شاگردانم موضوع انشایی دادم با این موضوع که: می خواهید در آینده چه کاره شوید؟ با این هدف که بدانم با گذشت نسل موضوع های انشا چگونه فرق کرده است و شاگردان نسل جدید این انشا را چگونه می نویسند؟ و مثل گذشته با موضوع های مختلفی روبه رو شدم: معلم، مدیر، مهندس معدن، مهندس هوا و فضا و...

ولی تکان دهنده ترین موضوع انشا مربوط به یکی از شاگردانم بود با این تیتر که:

می خواهم در آینده فاحشه شوم.

متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید ... 



ادامه مطلب ...
جمعه 15 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

حسرتش به دلم موند 

که یکبار نمازی قسمتم بشه

بدون یادی از دنیا پر از یاد خدا

دلم به دو رکعتش هم راضیست !

یک شنبه 10 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی
جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 مـا عــادت کـردیـم وقـتـی تـوی خــونـه فــیـلم مـی بـیـنـیم ،
تمام که شد و بـه تـیتـراژ رسـید دسـتـگاه رو خـامــوش مــی کـنـیـم
یـا اگــه تـوی ســیـنما بـاشــیم ســالـن رو تــرک مـی کــنـیم .
مـا تـوی زنــدگـیـمون هـم هـیـچ وقــت کــســانی کــه زحــمـت هـای اصــلـی رو بــرای مــا می کشن نـمی بـیـنیم ،

ما فـــقـط کــســانـی رو دوســت داریـم بـبـینـیم کــه بــرامـون نـقـش بــازی مـی کـنن!!

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

اینگونه نگاه کنیم............

مرد را به عقلش نه به ثروتش .

زن را به وفایش نه به جمالش .

دوست را به محبتش نه به کلامش .

عاشق را به صبرش نه به ادعایش .

مال را به برکتش نه به مقدارش .

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش .

شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش .

دل را به پاکیش نه به صا حبش .

سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش .

 

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

صبح است و هوا به شدت سرد، دختر بچه‌ها تازه آمده‌اند سرکلاس. بخاری روشن نیست. عجب سختی دارد روشن کردن بخاری نفتی. معلم جوان برای روشن کردن بخاری دست به کار می‌شود. از بابای مدرسه کمک می‌گیرد.

متن كامل رادرادامه مطلب بخوانيد...



ادامه مطلب ...

 بيل گيتس: اگرفنّاوري جنرال موتـــورز با سرعتي همســــان فنّاوري كامپيوتر پيشرفت كرده بود، امروز اتومبيلهايي سوار مي‌شديم كه:

سرعتشان 22000 مايل بر ساعت بود!

مصرف بنزين آنها 4 ليتر درهر 1000 مايل بود!!
بهاي آنها 25 دلار بود!!!

پاسخ جنرال موتورز

1- بدون هيچ دليلي ماشين شما در روز دوبار تصادف مي‌كرد!
2- هردفعه كه خطهاي وســط خيابان را ازنو نقاشي مي‌كردند شما بايد يك ماشين جديد مي‌خريديد!
3- گاه وبيگاه ماشين شما درخيابانها از حركت باز مي‌ايستــــاد وشما چاره‌اي جز استارت (Restart) مجدد نداشتيد!
4- هربار كه جنــــرال موتورز مدل جديدي را به بازار عرضه مي‌كرد خريداران ماشين بايد راننــــدگي را از اول ياد مي‌گرفتند چون هيچ يك از عملكردها و كنترلهاي ماشين مانند مدل قبلي نبود!

5- براي خاموش‌كردن ماشين بايد دكمه استارت را مي‌زدند!
6- جنرال موتورز خريداران ماشينهايش را مجبور به خريد نقشه‌هاي راههايي مي‌كرد كه ممكــــن بود اصلاً به درد راننـــدگان نخورد.
7- كيسة هــــــوا قبل از بازشدن در هنگام تصادف از شما مي‌پرسيد:
Are You Sure?!
دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

پژو 208 جدیترین محصول کارخانه خودرو سازی پژو فرانسه می باشد که روانه بازار شده است.

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 شايد باور اين مطلب سخت باشد كه نام خودروی ژاپنی مزدا بر گرفته از نام "اهورا مزدا" مي باشد

اما برای حصول اطمینان به نشانی کمپانی مزدا که در زیر درج شده بروید.
http://www.mazda.com/profile/vision
در سمت راست صفحه ای که باز می شود ( پارت سوم) شرکت مزدا دلیل نام گذاری خود را توضیح داده است.
متن انگلیسی زیر عین متن مندرج در سایت مزداست.
خود ببینید و بخوانید.

The company's name, "Mazda," derives from Ahura Mazda, a god of the earliest civilizations in West Asia . We have interpreted Ahura Mazda, the god of wisdom, intelligence and harmony, as the symbol of the origin of both Eastern and Western civilizations, and also as a symbol of automobile culture. It incorporates a desire to achieve world peace and the development of the automobile manufacturing industry. It also derives from the name of our founder, Jujiro Matsuda

اینم متن ترجمه شدش توسط گوگل کروم

نام شرکت "مزدا"، مشتق شده از اهورا مزدا، خدای اولین تمدن ها در غرب آسیا است. حال حاضر تفسیر اهورا مزدا، خدای عقل، هوش و هماهنگی، به عنوان نمادی از منشاء هر دو تمدن شرقی و غربی، تفسیر، و نیز به عنوان نمادی از فرهنگ خودرو. این تکنولوژی از تمایل به دستیابی به صلح جهانی و توسعه صنعت خودروسازی انجام شد. همچنین از نام موسس ما، Jujiro ماتسودا مشتق شده است.

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

 نگذار زخم هایت، تو را به کسی که نیستی تبدیل کند 

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

 

 

 

 یوسف مى دانست تمام درها بسته هستند اما بخاطر خداو به امید او حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش بازشد...

"اگر تمام درهای دنیا هم برویت بسته شدند دنبال درهای بسته بدو
چون خدای تو و یوسف یكیست"

 

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

درد من حصار برکه نیست

درد من زیستن با ماهیانی است

که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده ...

( دکتر علی شریعتی )

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

جمعه 1 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

دختر : می دونی فردا عمل قلب دارم ؟ 
پسر : آره عزیز دلم 
دختر : منتظرم میمونی ؟ 
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر 
میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین 
میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم 
دختر : خیلی دوستت دارم 
پسر : عاشقتم عزیزم 



بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از 
چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به 
هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام 
پسر را زمزمه کرد و جویای او شد 
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی 
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم 
میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟ 
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در 
سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی 
کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟ 
دختر: بی درنگ یاد پسر افتاد و اشک از 
دیدگانش جاری شد ... آخه چرا ؟؟؟؟ 
چرا به من کسی چیزی نگفته بود . بی امان 
گریه میکرد 

پرستار : شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی 
الان میاد !!!!!!!!

 

جمعه 1 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

جمعه 1 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

هرگونه کشیدنِ لُپ... 
گاز گرفتن... 
چلوندن... 
و... 
اشکال شرعی و پیگرد قانونی دارد

جمعه 1 دی 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد قاسمی

 

پيوندها